پیغام مدیر :
با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
نگاهی به اشعار برخی از شاعران شهرستان سرباز
نوشته شده در یک شنبه 3 مرداد 1395
بازدید : 459
نویسنده : طیب احتشامی و زبیر ملازهی

مولانا عبدالله روانبد رح:

یک شپی چندی هم حیالین یار

همدل و همصدق وسخن سینگار

دل پُراز مهرءُ قومی همدردی

وقتی که دور هم نشتگنت

گله اِش ای رنگءَ کتگ اظهار

تو نگندی که شَپ شُتگ سیاهین

شِنگتگ بام وتو نه بئی بیدار

می گلگ دیرین مدتی وپتگ

بیتگ چه بازین وپسگان بیدار

قاضی عبدالصمدسربازی:

دلم مبتلای جمال محمد

غرق در بحر کمال محمد

جهان حیرت و زشأن رسالت

چه گویم ز عز و جلال محمد

نبینی به اخلاق واوصاف هرگز

به دنیا و عقبی مثال محمد

نبینی به اخلاق واوصاف آفریده

نهایت حسین خط وخال محمد

مولوی دین محمدحسین زهی:

دخت پیغمبر به نام فاطمه 

مادری چون او به دنیا نآمده

اوست سردار نساء مؤمنه 

بهترومهتر به رتبه ازهمه

بود در دنیا عفیفه زاهده

هم زکیّه ,راضیه هم طاهره

مولوی محمدعمرسربازی راجع به فوت مولانا روانبد میفرماید:

بهار مکران را چون گلی ساخت 

بزرگ پیشین با دوست پرداخت

مرا در وصل او بس آرزو بود

که از اول قرین وخاص من بود

فلک فرسودگی برمن فکنده

ستم هایش به روحم شد زننده

فراق شیخ عبدالله مرحوم

کندهردم مرا بیهوش ومغموم

ز علمش عالمی سیراب بوده

به شعرش از یلان سبقت ربوده

نگویم سعدی و عرفی وکاشی

ز خاک پیشینی شد آب پاشی

هزاران رحمت جان آفرین باد

به روح پاک وبا پاکان قرین باد

مولوی حافظ عبدالرحمن روانبد:

ای عجب از ما که مشغولیم در فسق وفجور

وانگهی داریم چشم جنت الفردوس وحور

در ره شیطان و یارانش همیشه پیش پیش

و ز ره حق وصراط المستقیم هستیم دور

آنچه بر ما کردنش فرض است آن را تارکیم

وآنچه ترکش فرض شد آن کنیم ما بالضرور

اول ایمان دوم اعمال صالح بایدت

وانگهی امید بر وی کن که هست رب غفور

مولوی نظام الدین روانبد راجع به انقلاب اسلامی:

شیرمردان حماسه گر به دشمن تاختند

جان خود را در ره اسلام وقرآن باختند

اسلحه در دست وقرآن بود در دست دگر

روز در میدان جنگ وشب به رب پرداختند

پشت استکبار را لرزاند عزم و جزمشان

زهره ی سست عدو با رعب بگداختند

چون به پا خواست ملت از پی امر امام

دشمن شیطان صفت در چاه غم انداختند

مولانا غلام محمدسربازی:

دردو دنیا حاجت ما کن تمام

جنت الفردوس مارا کن مقام

هست شیطان در پی ایمان ما

نیست مارا غیر ذاتت ملتجا

رد کنی فریاد مارا یا قبول

دست ما بسته به دامان رسول ص

ای خدایا مارا ز سوء خاتمه 

ده امان بر آبروی فاطمه

ای برعزت حسن وحسین

قاضیان بدر واحد وهم حنین

زبیرملازئی:

در نزد خدا میر و غلامان چو یکیست

این صورت ورنگ باعث برتری که نیست

ایمان به خدا باعث افضل شدن است

هچ کس به زمانه تا به آخر چو نزیست

............................  

زمانگ خرابنت,مُسلمان چو گارنت

بِسمبال منی میر,کجا مُلک دگارنت

براتی کجا کَپت,تُپاکی کجا تَتک

بسمبال منی میر,تَی مردی کجا رَپت

مسلمان چو خارن,دلانش چو وارن

بسمبال منی میر,چو شیطانا کارن

خیانت چو بازنت,تیی دل تُهارنت

بسمبال منی میر,کِه دشمن خُمارنت

 

این ها فقط اسامی تعداد کوچکی از شاعران سربازیست که با اشعارشان صفحه ای طلایی در دفتر زرین ادبیات بلوچستان بوجود آورده اند.

 

 

 

 

 

 




وضعیت علم در شهرستان سرباز
نوشته شده در شنبه 2 مرداد 1395
بازدید : 566
نویسنده : طیب احتشامی و زبیر ملازهی

شهرستان سرباز از دیرباز جایگاه علم ودیانت در بلوچستان بوده است وباداشتن عالمان وادیبان بسیاری درخود جایگاه خود را را در بلوچستان رونق بخشیده است.

به طوری که این شهرستان با پرورش دادن علمای بزرگی چون مولانا عبدالعزیز ملازاده رح, مولانا غلام محمد سربازی رح ,مولانا محمدعمرسربازی رح,مولانا عبدالرحمن ملازهی(چابهاری),مولانا تاج محمدبزرگزاده......وعالمان صاحب نام دیگر نقش بسزایی در پیشرفت بلوچستان از لحاظ علم ودیانت داشته است.مولانا عبدالله روانبد رح معروف به سعدی بلوچستان نیز هم در حوزه ی علم وهم در حوزه ی ادبیات یکی از نخبه های بلوچستان به شمار میرود.

وجود حوزه های علمیه ی بسیار در این شهرستان باعث شده است که سرباز  مرکز وقطب اصلی علم در بلوچستان باشد.حوزه ی علمیه ی عزیزی انزا وحوزه ی علمیه ی کوه ون درپادیگ یکی از معتبرترین حوزه های علمیه دربلوچستان به شمار می روند,که سالانه حافظان وعالمان بسیاری را تحویل جامعه ی بلوچ می دهند.

حوزه ی علمیه ی عزیزی انزا که توسط مولانا عبدالعزیز ملازاده پایه گذاری شد ابتدا در روستای دپکور سرباز قرار داشت که بعدها بارفتن مولانا عبدالعزیزملازاده به زاهدان توسط مولانا غلام محمدملازهی ومولانا تاج محمد بزرگزاده به روستای انزا آورده شد که درحال حاضر مدیر این حوزه مولاناعبدالوهاب بزرگزاده فرزند مولانا تاج محمد می باشد که در کنار مدیرداخلی این حوزه یعنی مولانا عبدالاحدملازهی که یکی از عالمان وسخنوران نامی بلوچستان است اداره می شود .حوزه ی کوه ون سرباز نیز توسط جانشین مولانا محمدعمرملازهی یعنی مولانا عبیدالله افروخته اداره می شود.

درحال حاضر علمای برجسته ی شهرستان سرباز عبارت انداز:مولانا عبدالاحدملازهی,مولانا عبیدالله افروخته ,مولانا نقشبندی ,مولانا عبدالوهاب بزرگزاده ,مولانا فضل الرحمن کوهی وچندین تن از عالمان به نام بلوچستان می باشند. 

نام شهرستان سرباز شاید درحال حاضر زیاد برسرزبان ها نیست ولی هیچ وقت فراموش نکنید که نام بلوچستان بدون شهرستان سرباز نمی درخشد چرا که این شهرستان باپرورش دادن عالمان ونخبگان بسیاری بلوچستان را مدیون خود ساخته است.

سرباز پُراز عالم ومردان بزرگ است

سرباز برایم وطنی هَمچُوکِه دُّراست

 

 

 




معرفی جاذبه های گردشگری سرباز
نوشته شده در چهار شنبه 13 فروردين 1393
بازدید : 926
نویسنده : طیب احتشامی و زبیر ملازهی


شهرستان سربازهشتمين شهرستان استان سيستان وبلوچستان است كه درتاريخ 12/2/80 بامصوبه هيات وزيران ازشهرستان ايرانشهر جدا وبه صورت يك شهرستان مستقل درآمدمساحت سرباز حدودا  12000 كيلومتر مربع مي باشدكه 95درصد آن كوهستاني ودربيشتر مناطق غيرقابل سكونت مي باشدواين كمبود مكان مناسب،جلوه اي ويژه به واحدهاي مسكوني بخشيده است.جمعيت آن براساس آخرين آمارها حدود 168000نفركه 89درصدآن درروستاها وفقط 11درصد آن درشهرها زندگي مي كنند كه درنوع خودبي نظير مي باشد. اين شهرستان ازشمال به شهرستانهاي سراوان وايرانشهر،ازجنوب به شهرستان چابهار،ازشرق به كشورپاكستان با 120 كيلومتر مرز زميني وازغرب به شهرستان نيك شهر محدود مي شود.مركزشهرستان،شهر راسك مي باشد كه فاصله آن تامركز استان 495كيلومتر تا تهران1765 مي باشد وجمعيتي غالب بر5000نفرجمعيت دارد.اين شهردرمسير جاده ارتباطي ايرانشهر به چابهار واقع شده كه مسافت آن تاچابهار وايرانشهر به طور مساوي يعني175كيلومتر مي باشد

 

براساس تحقیقات به عمل آمده درمورد وجه تسمیه اين شهرستان نظرات مختلفی مطرح است بعضی ها معتقدند در هنگام بارندگی سرشاخه های فرعی زیادی در طول مسیر جریان رودخانه از اطراف به آن افزوده می شده وسرآن از هر طرف بازبوده وبهمین دلیل این منطقه را  سربازنامیده اندوگروهی دیگر دلیل نامگذاری آنرا بعلت وجود آدمهای سرشناس که  ازطوایف مختلف وگوناگون دراین منطقه زندگی می کردندوبه اصطلاح محلی سر(افرادبزرگ)باز(زیاد)نامیده اندوهمچنین به اعتقاد بعضیهابعلت دارابودن کوههای بلندومرتفع که اطراف منطقه رابصورت حصارفراگرفته وفضای بالای آن بازبوده،نام سربازرابرآن نهاده اند.

ازمعروفترین اسطوره های منطقه می توان به مهرک(میروک)که ازقدیمیترین داستانهای واقعی که کم کم تبدیل به اسطوره گردیده اشاره کرد.لازم بذکراست مدفن میروک درحال حاضردرروستای پیردان می باشد.

مواردي كه دراين منطقه بعنوان جاذبه گردشگري بشمارمي رودشامل:

1- تمساح (كروكديل يا گاندو): كروكديل با تلاقى بلوچستان، برجسته‏ ترين موجود وحشى دره رودخانه سرباز است كه بطور طبيعى در آنجا زيست مى ‏كند. كروكديل‏ها يا به گويش محلى «گاندو» از هندوستان، سيلان تا پاكستان غربى و بلوچستان جنوبى پراكنده ‏اند. رودخانه سرباز، غربى ‏ترين نقطه انتشار كروكديل در آسياست، از اين‏رو داراى ارزش توأم ملى و بين‏ المللى است.

2- كوهستاني بودن 95 درصدي اين شهرستان بعنوان موقعيت استثنايي

3- وجود آب وهوای گرم ومرطوب باعث رونق کشاورزی درتمام فصول سال وتولیدمحصولات خاص مناطق قاره ای و تولید محصولات مهمی چون انبه ،خربزه درختی (پپیا)،چیکو،زیتون محلی ، خرما وانواع مرکبات شده است

4- استقرار رودخانه ودره سرسبزبطول 313كيلومتر بعنوان بزرگترين وپرآب ترين رودخانه فصلي استان باچشم اندازهاي متنوع طبيعي

5-استقرار بزرگترين سد استان درانتهاي رودخانه سرباز (سدپيشين) به عنوان مركزوكانون استقرار تمساح پوزه كوتاه

6-شكل گيري منازل مسكوني بصورت پلكاني وزيبا بنا به ضرورت به دليل ناكافي بودن فضا در محور وحاشيه رودخانه سرباز

7- از جاذبه هاي گردشگري شاخص شهرستان مي توان به دره هاي سرسبز كريم آباد ،دورك ،بندان ،گتان،سامگان  وكزور ،سد آشار ،آبشار گراوانيگ ، منطقه ودره كوه روك با آبشار ديدني ،در خت هاي كهنسال كنار نوت ودپكور ،درخت قديمي انجير معابد يا مكر زن در پارود ،غار قديمي كزور ،نخلستان ومزارع سنگ مسجد ،مساجد دز ،انزاء،علي آباد وپيشين ،سنگ نگاره هاي پيردان ،سوبتگ كوه فيروز آباد ،روستاهاي گردشگري پيردان ولهاباد ، محوطه بركه سالونكان (دامادان )،کوههای گردو، پسکوه، تگردکوه و کوه نیل گوران سری  اشاره نمود

 

ازمهمترين هنرهاي صنايع دستي مي توان به سوزندوزي،زيورآلات سنتي، منبت كاري ،ساخت ابزار آلات موسيقي،آهنگري،سفالگري،گليم بافي،سكه دوزي وشال بافي اشاره نمود

قرارگيري اين شهرستان،درمحورترانزيت ايرانشهر به چابهار،مسافران زيادي ازاين مسيربه قصد مسافرت به منطقه آزاد چابهاربه محض عبورازاين محورگردشگري بارودخانه ودره زيبا،ازاين مواهب طبيعي استفاده مي كنند. تعداد250اثرتاريخي،فرهنگي،مذهبي وطبيعي شامل قلعه ها،محوطه ها،تپه ها،بناهاي قديمي باارزش،بافت هاي قديمي ،آرامگاه،مساجدتاريخي،سنگ نگاره وجاذبه هاي طبيعي ديگر شناسايي وبه ثبت رسيده كه نشان ازقدمت تاريخي اين شهرستان داردمهمترين آثارشاخص تاريخي  شهرستان مي توان به موارد زير اشاره كرد:

 

1-قلعه تاريخي سرباز

قلعه سرباز با قدمتي بالغ بر 400سال ازمهمترين آثار تاريخي استان وقرارگيري اين بنا برفراز كوهي مرتفع درحاشيه دره ورودخانه پرآب وسرسبز بيانگر شكوه وعظمت معماري در ادوار گذشته است .كه درسال 1383 درفهرست آثار ملي ايران به ثبت رسيد. در حال حاضر توسط سازمان ميراث فرهنگي ،صنايع دستي وگردشگري از محل اعتبارات استاني    قسمتي از حصار كه در سا ل هاي گذشته بر اثر عوامل طبيعي وجوي فروريخته بود مورد حفاظت واستحكام بخشي قرار گرفت لازم به ذكر است ميزان اعتبار تخصيص يافته نسبت به اين پروزه عظيم وبزرگ ناكافي مي باشد اين اثر دربخش سرباز شهرسرباز واقع است .در صورت مرمت كامل اين بنا مي توان به عنوان موزه فرهنگي سرباز استفاده نمود .

 

 

2-قلعه فيروزآباد

 اين قلعه متعلق به دوران اشكاني –ساساني ،  به علت بارندگی اخیر قسمت های زیادی  از آن تخریب گشته است .سفالهای پراکنده شده به شکل های قرمز رنگ ،نخودی ،لعابدار ،بدون لعاب ومنقوش در اطراف محوطه دیده می شود که نشان از قدمت وارزش این بنای تاریخی دارد که نیاز مند مطالعه ،تحقیق وبررسی جدی است .لازم به ذكر است ناكنون هيچگونه اعتباري براي مطالعه واجراي عمليات حفاظت ،مرمت وبازسازي اين اثر درنظر گرفته نشده است .

3-تلگرافخانه سرباز

این بنا یکی ازبناهای دوره پهلوی اول می باشد که طبق معماری ایرانی ساخته شده است كه براثر بارندگی وبلاياي طبيعي قسمتهای زیادی ازاین بنای باارزش تخریب گردیده است از ويژگي هاي شاخص اين بنا مي توان به اجراي طاق آهنگ سقف آن اشاره نمود درصورت مرمت كامل اين اثرمي توان ازآن بعنوان پايگاه حفاظت ازآثارباستاني استفاده نمود.

4-قلعه آشار

اين قلعه بالغ بر400سال قدمت داردونمادي ازفرهنگ وهويت مردمان اين منطقه بشمارمي رودكه درطول ساليان گذشته براثرعوامل جوي وبلاياي طبيعي تخريب گرديده كه تاكنون هيچگونه اعتباري جهت مطالعه،حفاظت ومرمت اين اثرتخصيص داده نشده است بامرمت اين اثرمي توان ازآن بعنوان پايگاه حفاظت ازآثارباستاني درآن بخش استفاده نمود.

5-قلعه بافتان

اين بنامربوط به دوره قاجاريه مي باشدومعماري بكاررفته درآن بومي ومصالح آن بوم آوردمثل سنگ ،خشت وملات گل مي باشدقرارگيري اين اثردرمحورترانزيت ايرانشهر-چابهار،وحاشيه رودخانه سربازجلوه اي خاص به آن بخشيده است .ولي تاكنون هيچگونه اعتباري جهت مطالعه،حفاظت ومرمت اين اثرتخصيص داده نشده است .

6-قلعه هدار

قدمت اين بنابه اوايل دوره پهلوي برمي گرددازويژگي هاي شاخص اين بنا مي توان به تزئينات منحصربفرد،طرحهاونقش هاي مختلف آن اشاره نمود ولي تاكنون هيچگونه اعتباري جهت مطالعه،حفاظت ومرمت اين اثرتخصيص داده نشده است .

7-تلگرافخانه پارود

اين بنا متعلق به دوره پهلوي مي باشدمصالح بكاررفته درآن ازسنگ باملات سيمان مي باشددرحال حاضربعلت تخريب،متروكه وغيرقابل استفاده مي باشدكه درصورت تامين اعتبارلازم مي توان بعنوان مركزفرهنگي دردهستان پارودازآن استفاده نمود.

8-حمام قديمي پارود

اين بنامتعلق به دوره پهلوي دوم مي باشدكه بامصالح مقاوم ساخته شده وداراي قسمت هاي مختلفي شامل خزينه آب گرم،سردورختكن مي باشد.درحال حاضرمتروكه باتخصيص اعتبارلازم مي توان ازآن بعنوان گنجينه تاريخي احيا نمود.

9-دبستان قديمي مالك اشتر

اين مدرسه قديمي متعلق به دوران پهلوي مي باشدازويژگي هاي شاخص اين اثرمي توان به ورواق اين بنااشاره كرد.مصالح بكاررفته آن بوم اوردمي باشدوازآثارشاخص شهرستان مي باشددرحال حضرمتروكه بوده وتاكنون به منظور مطالعه و مرمت آن هيچگونه اعتباري اختصاص داده نشده است.

10-قلعه پيشين

يكي ازقلاع مهم شهرستان بوده كه بيانگرهويت تاريخي مردمان منطقه بشمارمي رود وقدمت آن به600سال پيش مربوط به دوره تيموريان برمي گردداماتاكنون هيچگونه اعتباري به منظورمطالعه ،حفاظت ومرمت آن درنظرگرفته نشده است.

11-تلگرافخانه پيشين

ازبناهاي دوره پهلوي مي باشدكه درحال حاضرمتروكه بوده وازآثارشاخص بخش پيشين به شمارمي آيدكه درصورت تامين اعتباروبازسازي مي توان ازآن بعنوان پايگاه حفاظت آثار باستاني آن بخش استفاده نمود. 

 

روستاهاي هدف گردشگري

 

1- روستاي فيروزآباد

روستاي  فیروز آباد در شهرستان سرباز به عنوان یکی از دهستانهای بزرگ و مهم می باشد دارای باف تاریخی با ارزش و نوع معماری بومی وسنتی منحصر در استان بوده واز لحاظ استراتزیک، مرکز ی مهم و شاهراهی بوده که قسمتهای دیگر منطقه را به کشورهای همجوار ارتباط می داد ه ودر گذشته به لحاظ وجود قلعه قدیمی از اهمیت بسزایی بر خوردار بوده است. به گفته بعضی از قدما در ادوار گذشته شخصی بنام فیروز به این منطقه سفر کرده و به منظور آبادانی روستا وهدایت آب از رودخانه به مزارع پایین دست اقدام به حفر تونلی به طول 50 متر در دل کوه نموده است این روستا در گذشته مرکزحکمرانی بوده و بر مناطق دیگر مرکزیت داشته است وبه عنوان شاهراهی، که مناطق داخلی ایران را به نواحی وتمدنهای دیگر اتصال داده است وقلعه فیروز آباد به نام آن شخص مشهور است بر اساس تحقیقات به عمل آمده از منابع محلی قدمت قلعه به اوایل اسلام بر می گردد.در محدوده این روستا دو منطقه به نام های پالاسک(به گفته قدما زمانی انگلیسها در این مکان مستقر و به همین سبب به پالاسک مشهور بوده ودر حال حاضر نام شهری است در لندن )وازبانک (بعضی ها معتقدند در این محل زمانی ازبک ها زندگی می کردند به همین دلیل محلیان نام ازبانک رابه آن نهاده اند ) وجود دارد.ومساحت کل دهستان فیروزآباد170 هکتار می باشدوجمعیت آن 4500نفرمی باشد.لازم به ذكر است كه اين روستا جزءروستاهاي هدف گردشگري معرفي شده است

مهمترین جاذبه های تاریخی وگردشگری دهستان فیروز آباد :

1-بافت تاریخی وبا ارزش سنتی با ترئینات خاص

2-وجود محوطه ،قلعه تاریخی فیروز آبادوقبرستان قدیمی

3- کوه سوبتگ :سوراخ ایجاد شده در دل کوه به جهت ورود آب وهدایت به مزارع اطراف

4-وجود تمسا ح پوزه کوتاه ایرانی منحصر به فرد یا بقایای باقیمانده از دوره کر کودیلها در رودخانه در حاشیه  دهستان فیروز آباد

5-وجود نخلستانها ،باغات مرکبات و میوه های گرمسیری متنوع شامل انبه ،موز ،خربزه در ختی یا پاپا یا،چیکو وغیره

6- چشم اندازهای متنوع ودیدنی وگردشگری در کنار رود خانه سرباز

2-روستاي پتان

روستاي پتان درمحورترانزيت ايرانشهربه چابهاردربخش سربازواقع است.فاصله آن تامركزشهرستان 45كيلومترمي باشداين روستاداراي بافت سنتي ارزشمندواجراي تزئينات بومي منحصربفردبه محض ورودبه روستا نگاه هربيننده اي رابه خودجذب مي كندكه نشان ازذوق وسليقه هنرمندان درگذشته رانشان مي دهد.وقدمت اين روستابراثرتحقيقات انجام شده به 500سال مي رسدوقرارگيري اين روستادرحاشيه رودخانه سرسبزسربازچشم اندازمتنوعي راترسيم نموده است.

 

3-روستاي پشامگ

اين روستادرقسمت شرق شهرستان واقع وفاصله آن ازمركزشهرستان 45وازمحورترانزيت 20كيلومترفاصله داردبافت سنتي آن بامصالح بوم آورد،اجراي طرحهاوتزءينات باشكل هاي مختلف وازروستاهاي قديمي شهرستان مي باشد به گفته قدما درگذشته گذرگاهي بوده كه قسمت داخلي ايران رابه كشورهندمتصل نموده است قلعه هاي قديمي پشامگ،بهمن ومسجدجامع پشامگ  نيزدراين روستا قراردارند.

4-روستاي گورناگان

روستاي گورناگان درمحورشهرسربازتا شهرستان سراوان در144كيلومتري مركزشهرستان(راسك)باجمعيتي بالغ بر1000نفروتعداد190خانواردراين روستازندگي مي كنند.بعلت ارتفاع زياداين روستانسبت به روستاهاي اطراف دراكثرماههاي سال داراي آب وهواي مطلوب مي باشد.بعلت وجودچشمه (چمگ) هاي فعال دراطراف اين روستادرهنگام بارندگي آب هاي حاصل به رودخانه هاي گويمرك وسركوراضافه مي شود.

بافت سنتي بامعماري كاملا"سنگي ،كه بصورت متوازن ،زيباوشكيل توسط معماران بومي شكل گرفته ،نشوونماي خاصي به اين روستاداده است بطوريكه نگاه هرمسافري رابه محض عبورازاين روستابه خودمعطوف مي دارد.قدمت اين روستابه 450سال قبل برمي گرددوداراي معماري خاص مي باشد.مصالح بكاررفته بوم آوردوازكوههاي اطراف روستا تهيه گرديده است و ازتنه درختان بعنوان تيردرسقف خانه ها ااستفاده شده است. باتوجه به قرارگيري روستادرارتفاعات ووجودچشمه هاي زياددراطراف ، وجه تسميه آزناگ(چشمه اي كه ازدل كوه درمي آيد)وكلمه گوربمعناي كناروطرف باهم ادغام وگورناگان شكل گرفته كه نام كنوني اين روستا هم اكنون به همين نام است

- جاذبه های فرهنگی

- مشاهیر:

شهرستان سرباز از دير باز به جهت اينكه مهد پرورش شخصيتهاي بسياري در زمينه هاي مختلف اجتماعي بوده تاثير گذار در جريانات اجتماعي استان بوده است.وجود شخصيتهاي برجسته و بارزي در زمينه هاي مذهبي.فرهنگي .هنري و ... خود گواه محكمي بر اين مدعاست.به دليل اهميت و رواج هنر شعر و شاعري در اين شهرستان در ادامه سعي خواهيم كرد اشاره اي به زندگي بعضي از شاعران پر آوازه اين شهرستان نماييم ازرجال ،شخصیت هاومشاهیربرجسته سربازمی توان ازشاعران به ملااحمدحسن ،ملاابراهیم،ملاموسی راسکی وملاغلامقادرشاعرمشهوروحماسی،استادقادردادرودسازخواننده حماسی وازدراویش بزرگ منطقه درگذشته می توان به ملانورمحمدمعروف به فقیرگزک اشاره کرد. همچنین  ازهنرمندان وقیچک نوازان مشهورمنطقه می توان ازرسول بخش رنگشاهی نام برد وازعلمای برجسته سربازمی توان ازمولوی عبدالعزیزملازاده(ره)وپدرایشان مولوی عبدالله و ،مرحوم مولوی محمدعمرسربازی(ره)وبرادرمرحوم ایشان مولوی عبدالرحمن چابهاری رانام برد.




روستای انزاء
نوشته شده در یک شنبه 11 اسفند 1392
بازدید : 1485
نویسنده : طیب احتشامی و زبیر ملازهی

http://loxblog.com/userfiles/pimage/405689291939559_354073911402131_402766906_o.jpg




،زبانشناختی وآیینی بلوچهای ایران
نوشته شده در سه شنبه 15 بهمن 1392
بازدید : 557
نویسنده : طیب احتشامی و زبیر ملازهی

 

    آگاهی ازپیشینه فرهنگی وسنتی اقوام ایران زمین یکی ازراههای شناخت فرهنگ ملی است  درواقع اقوام ساکن درپهنه ایران ازدورانهای بسیاردوروحتی پیش ازدرآمدن آریایی ها به این منطقه ، درپیدایی وگسترش تمدنها وفرهنگهای درخشانی کوشیده بودند، بی گمان این اقوام درکنارهم دریک تعامل فرهنگی ژرف بسرمی بردند.هریک ازاقوام ساکن ایران بخشی ازفرهنگ ایران راشکل می دهندودرباروری وغنای تمدن ایران نقشی ماندگارازخودبرجای نهاده اند.درمیان اقوام ایرانی ، قوم بلوچ ازاقوام دیرپا وکهن ایرانی است که دارای آداب ورسوم ، آیین ها وفرهنگ بومی ویژه خوداست. پژوهش درفرهنگهای قومی می تواندازدیدگاههای انسانشناسی ومردم شناسی فرهنگی صورت می گیرد، امری که شایسته است درایران درقالب تاسیس پژوهشگاههای انسانشناسی یا مردم شناسی به آن پرداخته شود.

   

مطلبی که ازپی می آیدپژوهشی است کوتاه درباره ویژگیهای قوم شناختی ،زبانشناختی وآیینی بلوچهای ایران. دانشگاه "اپسالا"ی سوئددر،تابستان79 کنگره ای پیرامون زبان وادب بلوچی برگزارکرد.دراین کنگره که به ابتکارخانم کاریناجهانی یک سوئدی علاقه مندبه توسعه زبان وفرهنگ بلوچی وبه هزینه دانشگاه مذکور برگزارشد،دهها تن ازادیبان ،نویسندگان وشعرای بلوچ ازجمهوری اسلامی ایران ،پاکستان ، اروپا و آمریکا ، حوزه خلیج فارس،افغانستان وآسیای مرکزی شرکت داشتند. درمیان بحث ها، موضوع رسم الخط بلوچی ازاهمیت خاصی برخوردار بود. اهمیت این موضوع به خصوص درآن است که درمیان نویسندگان بلوچ رسم الخط واحدی وجود نداردوهرنویسنده ای با توجه به سلیقه خاص خود واحیانا تحت تاثیر شرایط محیطی وکشوری که زندگی می کند رسم الخط مرتبط با زبان ، خط وکتابت همان کشوررا برای بیان افکار واندیشه های خود سهل تر می یابد، بنابراین نوعی پراکندگی در رسم الخط بلوچی وجود دارد، قصد خانم کارینا جهانی و دانشگاه اپسالا درسوئد آن بوده است که رسم الخط استاندارد وقابل قبولی بیابند که ازطرف نویسندگان بلوچ مورد پذیرش قرار گیرد .

      اما وقتی جهت گیری بحث ها به این طرف هدایت می شود که یکی از مشکلات رسم الخط استانداردبلوچی حروف فارسی – عربی است وبرای حل این مشکل پیشنهاد جایگزینی حروف لاتین می شود،باید قدری نگران بود . آیا چنین پیشنهادی خارج ازمطامع سیاسی است؟ من هنوز به جمع بندی واقع بینانه ای در این خصوص نرسیده بودم که مطلب آقای وکیلیان در روزنامه همشهری را به مناسبت یادبود زنده یاد انجوی شیرازی مشاهده کردم واز سر کنجکاوی آن را خواندم . ناخود آگاه به یاد پیشنهاد مطرح درباره رسم الخط زبان بلوچی در دانشگاه اپسالای سوئد افتادم واین سوال آزار دهنده که ما کجا می رویم وآنها کجا ؟ وقتی یک موسسه فرهنگی که طی مدت زمان طولانی سی ساله ای شکل گرفته وآن طور که نویسنده روزنامه همشهری توضیح داده است گنجینه ای گرانبها ازفرهنگ ملی مردم ایران است با این چنین سرنوشتی روبه رواست، انتظار داشتن ازاین که پاره فرهنگ بلوچ به عنوان یک اقلیت قومی کمترمطرح ومنزوی ودورافتاده مورد توجه قرارگیرد، طبعا انتظاری بیهوده است . ولی آیا فرهنگ ملی همه ایرانیان را پاره فرهنگ های پراکنده نمی سازند؟ چگونه است که دانشگاه اپسالا سوئد هزینه برگزاری کنگره ای رابرای استاندارد کردن رسم الخط همین قوم پراکنده ایرانی تقبل می کند ودهها نفر را ازگوشه وکنارجهان جمع می کند ، هزینه رفت وآمد واسکان آنها را دربهترین هتل ها می پردازد ولی ما با گنجینه های فرهنگی وملی مان این گونه برخورد می کنیم.

     جای تاسف این جا است که هیچ فرد یاسازمانی ویا نهادی خود رامسئول نمی داند .هویت ملی ایرانی وهویت اسلامی – ایرانی تفکیک ناپذیرند هربخشی ازآن که مورد بی مهری قرارگیرد ، بخش دیگرآن تحت تاثیر قرار خواهد گرفت.وقتی ما بافرهنگ ملی این گونه برخورد می کنیم آیا ما با دست خودمان فرصت ها  ا در اختیار دیگران قرارنداده ایم ؟آیا ما می توانیم ازدانشکاه اپسالا بخواهیم که درتلاش استاندارد کردن رسم الخط بلوچی ،ملاحظات ما درنظر بگیرد؟بلوچ یک قوم ایرانی است وزبان وفرهنگش با زبان وفرهنگ ایرانی عجین است.

      تقویت فرهنگ ملی بدون تقویت پاره فرهنگ ها ی سازنده آن امری دشوارومحال خواهد بود بنابراین نه تنها ضرورت حفظ وتوسعه مراکزفرهنگی نظیرمرکز فرهنگ مردم ایران که زنده یادانجوی شیرازی وهمفکرانش طی سالها بوجود آورده اند وجود دارد، بلکه ایجاد مراکزفرهنگی ویژه فرهنگ های بومی اقوام ایرانی نیز باید دردستورکار قرارگیرد، علی القاعده باید نهادی درجمهوری اسلامی ایران وجود داشته باشد که بتواند متولی چنین امر مهم وحیاتی باشد که بقای فرهنگ ملی ایرانیان به آن وابسته است. این که کدام دستگاه ویا نهاد دولتی ویا غیردولتی باید عهده دار چنین امرمهمی باشد ممکن است وحدت نظر کافی وجود نداشته نباشد. دانشگاهها ، وزارت ارشاد، صداوسیما ویا هردستگاه فرهنگی دیگرمی تواند به سهم خود به حفظ واشاعه فرهنگ های بومی کمک کند.با این حال تردیدی وجودنداردکه نیازبه تصمیم گیری درسطوح بالاتری وجودداردونیازهست که سیاستگذاری متمرکزی دراین خصوص صورت بگیرد.درغیراین صورت تردیدنبایدداشت که درغیاب ایران، کشورهای دیگرابتکارعمل رابه دست خواهند گرفت .همچنان که دانشگاه اپسالا درسوئدابتکارعمل راازدست دانشگاه سیستان وبلوچستان خارج کرده است وکارتحقیق واستاندارد کردن زبان ورسم الخط بلوچی رابه پیش می برد، ساده انگاری است که اگر تصورشود اهداف سیاسی وجود ندارد.دنیا ازغفلت ما استفاده می کند وبه تدریج مرکزیت فرهنگی ملی ایران دارد به خارج ازکشورانتقال می یابد.

       باتوجه به این گونه ملاحظات است که طرح مسائل فرهنگ قومیت های ایرانی  را به منظور جلب مشارکت ملی اجتناب ناپذیر می دانیم وبراین باوریم که هرچه شناخت ایرانیان ازیکدیگربیشتروقوی ترباشد، وحدت ملی وهمدلی ملی تقویت می شود واین درنهایت به سودنظام اسلامی ما خواهد بود بدون شک درمیان اقوام ایرانی قومیت بلوچ ازهمه کمتر شناخته شده است . این کمترشناختگی ،عوامل سیاسی – تاریخی واجتماعی خاص خود رادارد . هرگاه این کمتر شناختگی را درکناراطلاعات مخدوش ازبلوچ درجامعه ایرانی درنظر بگیریم . می توان گفت که تصورعمومی ازاستان سیستان وبلوچستان ومردم آن با قاچاق مواد مخدر پیوند خورده است این جفایی است که بلوچ وسیستانی بدلیل همسایگی اش با افغانستان به عنوان مهمترین تولید کننده مواد مخدر می باید تحمل کند.

 

 اما بلوچ کیست؟ دارای چه خصلت های فرهنگی است ؟ با چه زبانی حرف می زند؟ پیوند های زبانی ونژادی اش باسایر ایرانیان چه هست؟

 

       بحثی است که تلاش می شود به طور خیلی مختصر درجهت روشن شدن این واقعیت که بلوچ ایرانی است وپیوند های تاریخی ، نژادی وزبانی با سایر اقوام ایرانی دارد به آن پرداخته شود. تنها برای آنکه بلوچ ایرانی را به درستی بتوان شناخت باید آن رادربستر تاریخی اش نگاه کرد . دراین خصوص که آیا بلوچ ساکن تاریخی وبومی منطقه دیگر بوده است که اکنون ازآن بنام بلوچستان یاد می شود ویا نه بحث های زیادی وجود دارد و هنوزنمی توان به طور مستند وبا اتکا به اسناد تاریخی گفت که بلوچ از چه زمانی وارد بلوچستان شده است اما یک امر مسلم است وآن این که قبل ازورود اقوام بلوچ، منطقه مسکونی بوده وظن قوی ترآن است که اقوامی ازدراویدی ها هند درآن سکونت داشته اند. آثارکشف شده درمنطقه بلوچستان پاکستان بوسیله باستان شناسان چنین برداشتی راتقویت می کند . نیزبه لحاظ تاریخی مسلم است که بلوچها ازنژاد آریایی هستند ودرجریان مهاجرت آریایی ها به فلات ایران وارد منطقه شده اند .مشخصات ظاهری آنها با سایراقوام ایرانی نژاد آریایی نظیر کردها ]لرها ، فارسها وتاجیک ها یکسان است با این وجود درمورد منشا تاریخی قوم بلوچ نظریات متفاوت تری مطرح شده است.

     " رالی بهادرلاله هتورام" درتاریخ بلوچستان برداشت دیگری با استناد به یک شعربلوچی دارد .طبق این برداشت بلوچها ازنسل امیرحمزه ازخاندان قریش هستند که به هنگام حکومت امامین "امام حسن وامام حسین (ع)" ازمدینه به حلب کوچ کردند ودر آنجا تا شهادت امام حسین (ع) ماندند ودرپی اختلاف با یزید به کرمان وسیستان وبلوچستان مهاجرت کردند . ازنظر نویسنده تاریخ بلوچستان که خود از کارگزاران هند تحت تسلط انگلیس در بلوچستان بوده است ، لفظ بلوچ یا معرب آن بلوص درزبان مردم حلب به معنای بادیه نشین ویک لفظ عام است واختصاص به یک قوم ندارد . اما دراین شک وجود ندارد که بلوچها مرید امامین بوده اند ، ولی واقعیت آن است که نویسنده غیر ازیک شعر که منتسب به جلال خان است ودرزبان بلوچی وجود دارد هیچ سند تاریخی دیگری نیاورده است که بتوان به آن استناد کرد.

شعراین طور شروع می شود :

«ما مرید علی هستیم ودین وایمان ما ثابت است     فرزندان حمزه هستیم وبه این افتخار نصیب ما است   از منطقه حلب آمده ایم وبا یزید سرجنگ داشته ایم» .

       کربلا،بمپوروسیستان منزل مااست بزرگ قوم چهل وچهارطایفه مامیرجلال خان است درعین حالی که این شعربلوچی چنین ادعایی رامطرح می کندولی هیچ سندتاریخی وجودنداردکه آن راتاییدکند.فقط یک احتمال رامی توان مطرح کردوآن این که جداعلای خاندان رندولاشاری که دوطایفه هستندمیرجلال خان بوده وبه دلایلی خودرامنتسب به خاندان قریش کرده است،احتمال داده می شودکه گرایش رندولاشاربه امام حسین (ع) دراین ادعابی تاثیرنباشد.یک احتمال دیگرآن است که ممکن است خاندانی ازاعراب به بلوچستان مهاجرت کرده ودراینجا دربومیان حل شده باشدوذهنیت تاریخی همین خاندان درشعربلوچ انعکاس یافته باشد.

      آنچه چنین برداشته راتقویت می کندوجوداقوام بانژادهای متفاوت دربلوچستان است 0تیره سیاهپوست که به صورت برده ازقاره افریقا واردبلوچستان شده اندودرقسمت های جنوبی وسواحل بلوچستان وجودداردویا تیره بلیده ای یا سعیدی که ازخاندان های حاکم درمقطعی ازتاریخ بلوچستان بوده اند وازاعقاب اعراب هستندمی تواند مورد توجه قرارگیرد،ولی درهرحال این گونه خاندان های متفرق به مرورزمان درفرهنگ بلوچ جذب شده اندوزبان وفرهنگ بلوچ راگرفته اند.بنابراین ادعای "رائی بهادرلاله هتورام "ازاساس نادرست به نظرمی رسد، هر چند که وجودتیره هائی ازاعراب درسلک حکومتگران اعزامی دردوران تسلط اعراب برایرانیان غیرقابل انکار است ودربلوچستان نیزچنین تیره هائی ممکن است وجودداشته باشند،امابلوچ به دلایل تاریخی روشن ترازنژادآریایی است وزبانش پیوندهایی نزدیک بازبان وگویش های سایراقوام ایرانی آریایی نژادداردوبه احتمال قوی ازسواحل دریای خزربه کرمان وسپس منطقه سیستان وبلوچستان مهاجرت کرده اند.

       بلوچ درادامه همین مهاجرت است که تا حوالی سند و پنجاب پاکستان رسیده است .گذشته ازاین سیرمهاجرت بلوچ هنوزهم متوقف نشده است وهمچنان به طرف حوزه خلیج فارس ،امارات عرب وسلطان نشین مسقط وعمان ادامه یافته است وتا اوگانداوتانزانیادرقاره آفریقاکشیده است .به طوری که وقتی ماصحبت ازفرهنگ بلوچی می کنیم ، منظورتمامی اقوام بلوچ است که تحت تاثیرعوامل سیاسی وتاریخی درمناطق مختلف پراکنده شده اندواقوام بلوچ درحوزه سیاسی ایران تنهابخش کوچکی ازآنهاراشامل می شوند.اما درموردزبان بلوچی بایدگفت که اطلاعات ،بسیارکم وناقص است .همین قدرمشخص است که زبان بلوچی یکی ازتیره های زبانهای ایرانی است .ساختاروریشه های آن به پهلوی میانه نزدیک است ."شیرمحمدمری "درتحقیقات خودپیرامون زبان بلوچی قرابت های آن رادرکتیبه های تخت جمشیدوسنگ نوشته های دوران هخامنشیان یافته وادعا کرده که بسیاری ازلغات وواژه های مصطلح درزبان کنونی بلوچی درکتیبه ها عینا وجوددارند.

 

زبان بلوچی به دوشعبه تقسیم می شود:

1-     بلوچی شمالی(سرحدی)

2-   بلوچی جنوبی (مکرانی)

 

      درمقدمه فرهنگ معین درذیل واژه بلوچی ، زبان بلوچی دارای شعب متعددی دانسته شده وبه دوشعبه بلوچی غربی وبلوچی شرقی اشاره شده است که منظورهمان بلوچی سرحدی وبلوچی مکرانی است درادامه این بحث کوتاه آمده است :

     "این زبان درقسمتی ازبلوچستان وهمچنین دربعضی ازنواحی ترکمنستان شوروی رایج است .دربلوچستان علاوه بربلوچی زبان دیگری نیزبه نام دیگری نیزبه نام براهوئی متداول است که ازجمله زبانهای "دراوید" یعنی زبان بومیان هندوستان قبل ازنفوذقوم آریایی است. بلوچی اصلاازگروه زبان های غربی است وبلوچ هاظاهراازشمال به جنوب کوچ کرده اند.ولی بلوچی به علت مجاورت بازبانهای شرقی ایرانی بعضی ازعوامل آنهارااقتباس کرده است مانندگس(gess)  منزل، گوند ( govand) کوتاه ، گد ( god) جامه ، که نظایرآنها تنها درزبانهای شرقی ایران می توان یافت همچنین بلوچی بعضی ازلغات براهوئی وسندی را اقتباس کرده است . زبان بلوچی لهجه های مختلف دارد که مهمترین آنها بلوچی غربی وبلوچی شرقی است که هریک نیز تقسیمات فرعی دارد اما روی هم رفته به علت ارتباط قبایل بلوچ با یکدیگر تفاوت میان این لهجه ها زیاد نیست ".




واژه بلوچ و معناي آن از ديدگاه مورخان
نوشته شده در سه شنبه 15 بهمن 1392
بازدید : 508
نویسنده : طیب احتشامی و زبیر ملازهی

بیشترین ساکنان بلوچستان بلوچ ها هستند.  هرتسفلد نام بلوچ را برگرفته از رویة مادی واژه « برازاـ واچیا » BRAZA- VACHIYA ( فریاد بلند) که در زبان پارسی باستان نیز بدین گونه است، می داند و مُکلِر آن را برگرفته از واژه گدروسیا GEDROSIA در زبان یونانی کهن بلیو نام بلوچ را برگرفته از واژه « بالااِچا »BALAECH A دانسته و گیلبرتسن آن را برآمده از واژه سانسکری  « مالِچا » MALECHA  به معنی دون دین می داندجعفری واژه بلوچ را برآمده از به هم پیوستن دو واژه « پّهل » ( پهلوان ) فارسی و « اوچ » ( بلند ) سنسکریت به معنی پهلوان بُرز و بلند بالا دانسته و نوشته که جت ها که در زمان ساسانیان به بلوچستان آمدند و باشنده این دیار شدند آن گاه که تازه از راه رسیدگانی بلند بالاتر از خود را دیدند آنان را بلوچ نامیدند راولینسن نام بلوچ را دگرگون گشته نام بلوص شاه بابل دانسته و سایکس می نویسد که این گروه چون در سرزمین کوسان در خاور کرمان می زیستند کوسی و کوشی نامیده شدند و کوش و بلوص پس تر به گونه کوچ و بلوچ در آمد. از آن چه که آمد در می یابیم که بلوچ ها باشندگان بلوچستان امروز نبوده اند و به گمان پیرامون سال های پسین دوران فرمانروایی ساسانیان و سده های آغازین اسلامی پا بر این دیار نهاده اند.  از آن روست که باید ریشه نژادی آنان را جُست و سرزمینی را که آنان از آن به راه افتاده و به سرزمین امروزی خود آمده اند یافت.

بلوچ ها کیستند؟

مردمشناسان از نگاه اندام، اندازه جمجمه، گونه و رنگ چشم و مو آنان را هندوایرانی می دانند.  ایوانف ریشه و تبار بلوچ ها را ایرانی می داند اما نه به گونه ایرانی های خاوری و کُردها  و کرزن بر پایة برآیند پژوهش زبانشناسان زبان بلوچ ها را از شاخه ایرانی زبان های هندواروپایی دانسته است.  زبان بلوچی از گروه زبان های ایرانی باختری است و با زبان ایرانی میانه و پارتی خویشاوند است.  خویشاوندی بلوچی با زبان های شمال باختری ایران می تواند راهی برای یافتن خاستگاه آنان باشد.

:گيلان خواستگاه كوچ و بلوچ

بلوچ ها و کوچ ها چگونه در کوهستان های کرمان پدیدار شدند؟  در فتوح البلدان بلاذری و تاریخ طبری که در  سده های دوم و سوم نگاشته شده اند به هنگام نگاشتن رویدادهای کرمان یادی از کوچ و بلوچ ها نمی رود.  پس بی گمان آنان در آن زمان در کرمان نمی زیسته اند.  کجا بوده اند؟ برخی در این تلاشند که آنان را باشنده شمال خاوری ایران در مرز شمالی خراسان بدانند و می گویند که آنان در برابر تازش هیاطله از سرزمین و زیستگاه خود گریخته و رو به جنوب نهاده اند و با تازش مغولان و تیمور به بلوچستان امروز آمده اند، که نمی تواند راستینه ای در تاریخ باشد. بی گمان راه کوچ آنان از شمال باختری ایران به جنوب خاوری بوده است.  تاریخنگار بلوچ جعفری می نویسد که بلوچ ها از دو راه راهی جنوب خاوری شده اند یکی راهی که از حلب در سوریه می آمد و دیگر راهی از کوهستان البرز. پژوهشگران بسیاری بلوچ را از باشندگان سرزمینی در جنوب باختری دریای خزر  دانسته اند. دیمتری الکساندروف تاریخنگار روس می نویسد کوچ ها در دو سوی سپیدرود در گیلان می زیستند و بلوچ در کوهستان و درکنارشان میان بلندی های البرز باختری و بلندی های جنوبی کوه های تالش.  تاریخنگار آذربایجانی مدداف نوشته است تالش ها در جنوب سرزمینشان همسایگانی داشتند که بعدها نام بلوچ بر خود گرفتند وی به  گونه ای بر آن است که بگوید بلوچ ها نیز شاخه ای از کادوس ها، باشندگان کوه های گیلان در دوسوی سپیدرود و    کوه های تالش که گالش ها و تالش های امروز بازماندگان آنانند،  بوده اند. هنوز در میان تالش ها ضرب المثلی هست که می گوید « بلوچ مرز نمی شناسد» و شاید این از آن رو باشد که به گاه همسایگیشان بارها مورد تازش بلوچ ها بوده اند.  ضرب المثل دیگری میان تالش هاست بدین گونه که « آرام آواز نخوان بلوچی بخوان » یعنی بلوچ با آوای بلند آواز می خواند.  هیچ نشانی بر زیستن بلوچ ها در هزار سال پسین در کوهستان های باختر سپیدرود در مرز میان استان های گیلان و زنجان و آذربایجان خاوری نیست و بی گمان این ضرب المثل ها نشانی بر همسایگی آنان در روزگاران بسیار دور دارد. گر کوچ را بدانگونه که امروز در گیلکی کوچک معنی دارد کوچک بپنداریم در برابر آن بلوچ در زبان مردم کوه نشین گیلان معنی تنومندی دارد مانند « بلوچه گو » که به معنی گاو تنومند است و براین پایه می توان پنداشت که بلوچ های باشندة آن زمان گیلان تنمومند بوده اند و کوچ ریز اندام.  ضرب المثلی در گیلکی هست بدین گونه که « بلوچ دونه او جور جورون چه خبره » یعنی بلوچ می داند که آن بالا بالاها چه خبر است که نشان بر بلندی اندام یا برکوه نشینی بلوچ دارد و ضرب المثل « بلوچی سپر نِخّی » یعنی بلوچ سپر نمی خواهد که شاید نشان بر پردلی بلوچ در جنگ داشته باشد. هنوز در میان بلوچ ها برای نام بردن از گروه های گوناگون مردم پسوند « زای » به کار می رود که همسان واژه  « زی » گیلکی به معنی فرزند و زاده است و زای بلوچی نیز همین معنی را دارد.




بازدید : 581
نویسنده : طیب احتشامی و زبیر ملازهی
شبکه ایران/ سامیه بلوچ‌زهی، از خط‌قرمزها عبور کرده است. او دختر 26 ساله، مجرد و اهل سنتی است که توانسته شهردار کلات (مرکز شهر سرباز) در سیستان‌وبلوچستان شود. یکه‌تازبودن بلوچ‌زهی، تنها به همین‌جا ختم نمی‌شود؛ او توانست، با اکثریت مطلق آرای اعضای شورای شهر کلات، این سمت را از آن خود کند؛ اتفاقی که با وجود فضا و بافت سنتی سیستان‌وبلوچستان، رخدادی بی‌سابقه است.
 
 

روزنامه شرق  گفت‌وگوی خود با سامیه بلوچ‌زهی را منتشر کرده که مشروح آن در پی می‌آید:

چطور شد که تصمیم گرفتید، شهردار شوید؟

می‌خواستم کمبودهایی که خودم با آنها دست‌ و پنجه نرم کردم، نسل‌های بعد از من نداشته باشند. نمی‌خواستم برادرزاده، خواهرزاده و کودکان شهرم بدون داشتن پارک بزرگ شوند. اینجا بیشتر بچه‌ها افسرده هستند. شاید باور نکنید اما بچه‌های شهر ما با دیگر شهرها متفاوتند. آنها وقتی در شهر دیگری پارک می‌بینند، انگار با چیز عجیبی روبه‌رو شده‌اند. بی‌نهایت هیجان‌زده می‌شوند. آخر، شهر ما هیچ‌چیز ندارد. ما کمبودهای بسیاری داریم. حتی طرح جامع شهری نداریم. جایی نداریم که زنان و مردان بتوانند به‌ راحتی در آن قدم بزنند. یک قلعه تاریخی داریم که سال‌هاست بازسازی نشده و دارد از بین می‌رود. شهر کلات 1200 نفر جمعیت دارد اما روزانه پنج‌ هزار نفر از روستاهای اطراف برای فروش محصولات تولیدی خود وارد این شهر می‌شوند و این جمعیت شناور باعث ایجاد سد معبر و ترافیک شهری شده است. من می‌خواستم کاری کنم که این مشکلات رفع شود، بنابراین تصمیم گرفتم شهردار شوم.

ابتدا که فکر شهردارشدن در ذهن شما جرقه زد، با چه چالش‌های درونی روبه‌رو بودید؟

من وقتی بحث شوراها مطرح بود، به این علت که خواهرم می‌خواست در شورای شهر عضو شود، برای نخستین‌بار به فکر افتادم که من هم باید کاری انجام دهم اما واقعا نمی‌دانستم که من می‌توانم شهردار شوم و مدیریت کنم یا خیر. با انبوهی از این سوالات روبه‌رو بودم. در این میان، پدرم بسیار از من حمایت کرد. بعضی وقت‌ها بود که ناامید می‌شدم اما پدرم به من امید می‌داد. اعضای شورای شهر به‌ خصوص رئیس شورا هم از من حمایت خوبی کردند.

شما سال‌های تحصیل خود را در تهران گذراندید. در کدام منطقه ساکن بودید؟ آیا فکر می‌کردید که روزی بتوانید مسئولیت شهرداری شهر خودتان را برعهده بگیرید؟

من در غرب تهران در «چاردیواری» ساکن بودم. دانشگاه علوم تحقیقات درس می‌خواندم. آن سال‌ها همیشه به نحوه شهرداری به‌خصوص شهرداری منطقه2 تهران توجه می‌کردم. چگونگی اداره تهران همیشه مورد توجه من بود.

چرا مانند بسیاری از دانشجویان شهرستانی، تهران نماندید؟

من جزو کسانی بودم که از همان اول که به تهران آمدم، تصمیم نداشتم در این شهر بمانم. می‌خواستم برگردم و به شهر خودم خدمت کنم. با اینکه من تهران را خیلی دوست داشتم، حتی روزهای اولی که به شهر خودم برگشتم، خیلی برایم سخت بود. محرومیت‌های اینجا، بسیار آزار‌دهنده است. اما من می‌خواستم برای برداشتن این محرومیت‌ها تلاش کنم.

برای خیلی‌ها عجیب است که چطور شورای شهر کلات، با توجه به محدودیت‌های موجود نسبت به زنان، به شما به‌عنوان شهردار رای داد.

به‌ نظرم شورای شهر در راستای اهداف خود به‌ وجود یک شهردار همراه، خلاق و توانا نیاز داشت. من برنامه مشخصی داشتم. جوانگرایی و پیشرفت و توسعه شهر سرباز از مهم‌ترین اهدافم بود. تقویت اندیشه شورایی و مشورتی، استفاده از نخبگان جوان و در نهایت برنامه‌محوربودن را به‌عنوان عنصر مفقوده در تمام عرصه‌های مدیریت شهری لازم می‌دانستم. از سوی دیگر معتقدم که شورای شهر هوشیارانه پی برده است که راز موفقیت پدرانمان پرداخت حقوق نیمه دیگر جامعه یعنی زنان است و دریافته‌اند که سرنوشتشان به گونه‌ای پیچیده با سرنوشت ما گره خورده است. به همین دلیل با اکثریت مطلق آرا (پنج‌ رای) توسط اعضای شورای اسلامی شهر سرباز به این سمت انتخاب شدم؛ انتخابی که با توجه به فضای استان و بافت سنتی آن بی‌سابقه بوده است.

‌مردم هم از این انتخاب حمایت کردند؟

بله خوشبختانه، اکثر مردم از این انتخاب استقبال کردند، به‌خصوص مورد حمایت روحانیون قرار گرفتم. من یک‌ سال سابقه کار در اداره منابع طبیعی به‌ عنوان ناظر بخش جنگل را داشتم. به‌ نظرم این سابقه‌ در اعتماد مردم به من بسیار موثر بود.

جالب است که زن‌بودن شما در این انتخاب تاثیر منفی نداشته است.

من با توجه به حقوق مسلم خود در اصل بیست‌ و یکم قانون اساسی، دنبال احقاق حقوق از دست‌رفته زنان شهرم بودم. می‌خواستم زنان، این قشر همیشه قربانی، به خودباوری برسند. امیدوارم که این حرکت، شروعی برای تمام زنان زادگاهم باشد و آنها بتوانند نقش بیشتری در جامعه ایفا کنند. دوست دارم زنان، همراه برادران‌ خود در ساختن بنیادهای اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی بکوشند. یادمان نرود، سال‌ها پیش زمانی که پدرانمان و برادرانمان در روستاها برای امرار معاش بر سر زمین‌های کشاورزی می‌رفتند، مادران و دختران نیز چه در کارهای خانه‌داری و چه در امور کشاورزی و دامداری دوشادوش آنها بودند. امیدوارم با انتخاب من به عنوان نخستین شهردار زن بلوچ، در منطقه‌ای که همچنان عده قلیلی بر به حاشیه راندن زنان اصرار دارند، به‌زودی شاهد حضور بیشتر زنان در سمت‌های مدیریتی باشیم.

شما در این مدت با برخورد نامناسبی روبه‌رو نشده‌اید؟

من در این مدت با هیچ برخورد نامناسبی مواجه نشده‌ام. به نظرم پس از اینکه ما شهرنشین شدیم، زنان و دختران به مرور زمان از صحنه امور اجتماعی حذف و خانه‌نشین شدند. مردمان شهر سرباز، مردمان فهیمی هستند. آنها با انتخاب شورایی متفاوت، روح تازه‌ای در کالبد این شهر تاریخی دمیدند. این مردم درس استواری را از کوه‌ها و درس تلاش و تکاپو را از رود همیشه جاری‌شان و درس نوع‌دوستی و صداقت را از اجدادشان آموخته‌اند.

زنان شهر سرباز نسبت به انتخاب شما چه واکنشی داشتند؟

زنان شهر، از این انتخاب خوشحال شدند. می‌دانید که بافت شهر سرباز، یک بافت سنتی است. انتخاب یک شهردار زن به خودی‌ خود یک رویداد بسیار نادر در ایران است اما انتخاب یک شهردار زن از اقلیت قومی و مذهبی بلوچ و اهل‌ سنت تاکنون اتفاق نیفتاده بود. من با شهردار شدنم امید و خودباوری را در بین زن‌های بومی زنده کردم. فکر می‌کنم با این اقدام، تعداد بسیاری از زنان بتوانند وارد عرصه‌های مدیریتی و سیاسی شوند. در واقع این فرصتی است برای تمام کسانی که با وجود داشتن تخصص در انزوا قرار گرفته بودند.

بنابراین، به‌نظر شما این انتخاب، سرآغازی برای بازنگری در نظام مردسالاری سیستان‌وبلوچستان است ...

بله، این انتخاب می‌تواند سرآغازی باشد برای خودباوری زنان بلوچ و بازنگری در نظام مردسالاری و تقویت حقوق و نقش اجتماعی زنان.

در این چند روز شهردار بودنتان برخورد ارباب‌رجوع‌ها و پرسنل شهرداری با شما چگونه بوده است؟

برخوردها خیلی خوب است. مدیریت قبلی عملکرد مناسبی نداشته است. احساس می‌کنم که در حال حاضر، پرسنل شهرداری خیلی راضی هستند. آنها به من احترام می‌گذارند. ارباب‌رجوع‌هایی که در این یک‌هفته به شهرداری آمده‌اند، خیلی برخوردهای خوبی داشته‌اند. فکر نمی‌کردم که مردم به این خوبی از من استقبال کنند.

حالا از برنامه‌هایتان بگویید. از برنامه‌هایی که برای اجرای آنها انتخاب شدید.

شهر سرباز با مشکلات بسیاری روبه‌روست. من راه‌اندازی و توسعه زیرساخت‌های فرهنگی، ورزشی، رسانه‌ای، اجتماعی و هنری را در اولویت برنامه‌هایم قرار داده‌ام. می‌خواهم از زنان و جوانان در اجرای فعالیت‌های شهری استفاده کنم. طرح‌هایی هم برای اوقات فراغت جوانان و زنان دارم. من خدمتگزار مردم شهر سرباز هستم و می‌خواهم شرایط مناسب شهری را برای سلامت جسمی و روحی آنها فراهم کنم. از آنجا که زنان قشر آسیب‌پذیر جامعه هستند و بخش اشتغال زنان تاکنون نادیده گرفته ‌شده است، می‌خواهم شرایط مناسب کاری را برای آنها فراهم کنم. برای مثال، هیچ اقدامی برای زنان دستفروش انجام نشده است. دستفروشی یک زن یعنی مرگ تدریجی او که از سر ناچاری به دستفروشی روی آورده است. من می‌خواهم این خلأ‌ها را برطرف کنم.

و حالا حس شما به عنوان یک خانم شهردار؟

من زن بلوچی هستم که طلسم مدیریت در این شهر را شکسته‌ام و تنها امیدم داشتن شهری سبز و آسمانی آبی است.




شعر بلوچی
نوشته شده در یک شنبه 17 آذر 1392
بازدید : 500
نویسنده : طیب احتشامی و زبیر ملازهی

بلوچی مئی وتی شهدین زباننت

                          بلوچی مئی وتی شهدین زباننت

بلوچی مئی وتى لبز بیان انت

                         بلوچی اصل پرهنگ و دوام انت

بلوچان گون بلوچی آشکار انت

                       بلوچان بئ بلوچی زیان و گارانت

  بلوچی هربلوچ ء ننگ و نامنت

                       بلوچی اصل پرهنگ و دوام انت

بلوچی چا پت و ماتان نشان انت

                     بلوچی مئی وتی شهدین زباننت




فهرست روستاهای شهرستان سرباز
نوشته شده در یک شنبه 17 آذر 1392
بازدید : 5709
نویسنده : طیب احتشامی و زبیر ملازهی
ردیف نام روستا کد روستا نام دهستان نام بخش
1 فيروزاباد 329 راسك و فيروزآباد مركزي
2 چراغان 330 راسك و فيروزآباد مركزي
3 حسن اباد 537 راسك و فيروزآباد مركزي
4 گل کن 539 راسك و فيروزآباد مركزي
5 مولااباد 481 جكيگور مركزي
6 بافتان 482 جكيگور مركزي
7 جكي گور 483 جكيگور مركزي
8 هدار 484 جكيگور مركزي
9 پشامك 485 پارود پارود
10 جنگل 486 پارود پارود
11 شوشگيم 487 پارود پارود
12 هاشم اباد 488 پارود پارود
13 پارود 489 پارود پارود
14 سردكان 490 پارود پارود
15 حيط 491 پارود پارود
16 مزرعه جنگل 542 پارود پارود
17 گریگان 589 پارود پارود
18 بید لد 597 پارود پارود
19 کرائی کور 710 پارود پارود
20 بردرگ 711 پارود پارود
21 نظر اباد 747 پارود پارود
22 مورتان 492 مورتان پارود
23 رحیم آباد 598 مورتان پارود
24 قاسم آباد 601 مورتان پارود
25 پشامگ 708 مورتان پارود
26 زردبن 303 پيشين پيشين
27 هوت اباد 532 پيشين پيشين
28 سولدان 755 پيشين پيشين
29 زرد بن 592 زردبن پيشين
30 كهيري 313 سركور سرباز
31 مچان 314 كيشكور سرباز
32 رئيس اباد 315 كيشكور سرباز
33 چروك 316 كيشكور سرباز
34 پير 317 كيشكور سرباز
35 سگار 541 كيشكور سرباز
36 میدان جان 616 كيشكور سرباز
37 حاجی آباد 767 كيشكور سرباز
38 جلال اباد 304 سرباز سرباز
39 نصيراباد 305 سرباز سرباز
40 بندان 306 سرباز سرباز
41 پيردان 307 سرباز سرباز
42 گوردر 308 سرباز سرباز
43 انزاء 309 سرباز سرباز
44 كوه میتگ 310 سرباز سرباز
45 كجدر 311 سرباز سرباز
46 حاجي اباد 312 سرباز سرباز
47 بپاتان 540 سرباز سرباز
48 جمیدر 594 سرباز سرباز
49 لهاباد 596 سرباز سرباز
50 شاردر 600 سرباز سرباز
51 ایتک 615 سرباز سرباز
52 روستای مغ 724 سرباز سرباز
53 علی آباد 766 سرباز سرباز
54 دز 318 مينان سرباز
55 مينان 319 مينان سرباز
56 كندز 320 مينان سرباز
57 گونگان 321 مينان سرباز
58 دندارك 322 مينان سرباز
59 باتك 323 مينان سرباز
60 نوت 531 مينان سرباز
61 شوریتگ 593 مينان سرباز
62 قره گین 595 مينان سرباز
63 گران 618 مينان سرباز
64 کزور 709 مينان سرباز
65 میتگان 723 مينان سرباز
66 بلوچي 324 نسكند سرباز
67 سرداب 325 نسكند سرباز
68 كوش 326 نسكند سرباز
69 نسكند 327 نسكند سرباز
70 دستگرد 328 نسكند سرباز
71 گور نا گان 538 نسكند سرباز
72 کافه بلوچی 590 نسكند سرباز
73 پیر 591 نسكند سرباز
74 ندریتی 599 نسكند سرباز
75 نوکینده 617 نسكند سرباز
76 نسکند 679 نسكند سرباز
77 کارچان 754 نسكند سرباز



ماه های سال به زبان بلوچی
نوشته شده در شنبه 9 آذر 1392
بازدید : 2643
نویسنده : طیب احتشامی و زبیر ملازهی

نام ماه های سال به زبان بلوچی

 

 

فارسی

 

 

بلوچی

 

فروردین

 

دیموشان

 

 

اردیبهشت

 

داردرنز

 

 

 

خرداد

 

کرّا

 

 

تیر

 

لیپ

 

 

مرداد

 

شاهیگان

 

 

شهریور

 

توشان

 

 

 

مهر

 

اِیرَهت

 

 

آبان

 

تاک ریچان

 

 

 

آذر

 

تام وران

 

 

دی

 

گوشان

 

 

 

بهمن

 

سپّان

 

 

 

اسفند

 

انساک

 




صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد